- گریه آلود
- گریه آلوده: تماشای گل و شبنم گوارا باد بر بلبل که بوی گل نمی ارزد بروی گریه آلودش. (صائب)
معنی گریه آلود - جستجوی لغت در جدول جو
- گریه آلود
- اشک آلود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اشک آلوده
آلوده به گناه، گناهکار
گناه آلوده: نگاهش سوزان و گناه آلود بود
pecaminoso
sündig
grzeszny
грешный
грішний
pecaminoso
pécheur
peccaminoso
zondig
berdosa
günahkar
mwenye dhambi
گناہگار
بسیار پیه: و آن زن که شیر او دهد 000 شیر او پاک و پسندیده باید و زن تندرست و بسیار خون و گوشت آلود به پیه آلود
آنچه باعث اشک ریختن شود، اشک آور، گریه آورنده
غبار آلود، بخاک آلوده، گرد و خاک گرفته
میوه ایست شبیه بزرد آلو آلو گرده
آنچه تولید گریه کند اشک آور، متاثر کننده
پیه دار
آغشته به مدفوع آلوده به گه